.
آموختم که درباره ایمنی و مدیریت بحران، حتی در حد زندگی شخصی و حرفه ای چیز زیادی نمی دانم. دانستم که نمی دانم اگر در طبقات پایین خانه یا محل کارم آتش سوزی رخ دهد، چگونه باید جان خود و اطرافیانم را نجات دهم. دانستم که درباره کمک های اولیه چیز زیادی نمی دانم و متوجه شدم که در یادگیری مهارت های ایمنی و امدادی، کوتاهی کرده ام و باید زمانی را برای یادگیری شان اختصاص دهم.
عصر ایران ؛ جعفر محمدی - فاجعه پلاسکو، اول شوکه ام کرد، سپس بارها و بارها گریستم و آنگاه کوشیدم از آنچه بر سرمان آمده است، بیاموزم.
آموختم که درباره ایمنی و مدیریت بحران، حتی در حد زندگی شخصی و حرفه ای چیز زیادی نمی دانم. دانستم که نمی دانم اگر در طبقات پایین خانه یا محل کارم آتش سوزی رخ دهد، چگونه باید جان خود و اطرافیانم را نجات دهم. دانستم که درباره کمک های اولیه چیز زیادی نمی دانم و متوجه شدم که در یادگیری مهارت های ایمنی و امدادی، کوتاهی کرده ام و باید زمانی را برای یادگیری شان اختصاص دهم.
آموختم که باید در اولین وقت، وسایل اطفای حریق را هم برای خانه و هم برای محل کار و خودرو خریداری کنم و در جایی که در دسترس یاشد قرار دهم. به یاد آوردم که بزرگترین آتش سوزی ها، می تواند با شعله های کوچکی آغاز شود که می توان در همان ابتدای کار مهارشان کرد. یک کپسول آتش نشانی، هر چقدر هم قیمت داشته باشد، در برابر هزینه های جانی و مالی احتمالی، بسیار ارزان است.
آموختم که باید محیط کار و زندگی را با نظر کارشناسان بررسی ایمنی کنم: سیم کشی، سیستم حرارتی، موتورخانه و ... .
آموختم که ممکن است کنجکاوی من برای دیدن یک حادثه می تواند به بهای جان انسان های زیادی تمام شود. آموختم که ثانیه ها در بحران ها، حکم ساعت ها در مواقع عادی را دارند. اگر من برای دیدن صحنه یک تصادف، مکث کوچکی بکنم و راننده پشت سری هم چنین کند و بقیه هم همین طور، قطعاً آمبولانس در ترافیکی گرفتار خواهد شد که ما ساخته ایم. آموختم که اگر چنین کنم و ثانیه ها و دقایق حیاتی امداد را فدای خودخواهی خود کنم، در مرگ دیگران سهیم خواهم بود. راستی هر کدام از ما ، چقدر قاتلیم؟ با دیگران کاری ندارم، خودم چقدر؟!
آموختم که در مواقع بحرانی، باید از مدیران میدان بحران حرف شنوی داشته باشم چون اگر در میانه بحران هر کسی بخواهد ساز خود را بزند، بخش عمده ای از انرژی نیروهای امدادی به جای کمک به نیازمندان، صرف مهار دیگران خواهد شد. ای کاش وقتی فرمانده میدان در پلاسکو به حاضران گفت که ساختمان را ترک کنید و کسی وارد نشود، همه به حرفش گوش می دادند!
آموختم که من نیز در یکان یکان اتفاقات خوب و بد شهرم، سهیم هستم. اگر افرادی که برای عضویت در شورای شهر بدانها رأی می دهم، غیرمتخصص باشند، یعنی به فقدان تصمیم گیری و نظارت کارشناسانه رأی داده ام و معلوم است که در عصر مدیریت علمی، این یعنی زمینه سازی برای فاجعه و سهامداری هر کدام از ما در بورس فاجعه.
آموختم ... .
------------------------------------------------------------------------------
شهردار اختیار پلمب پلاسکو را داشت، اما مصلحت ندانست!
مصلحتاندیشیها مانع پلمب شدن پلاسکو شد | تاکید چندباره قالیباف بر اختیاراتش
خبرآنلاین - جامعه > شهری - در واقع این فیلم ثابت می کند، شهردار تهران و مجموعه شهرداری تهران از تعداد ساختمانهای نا ایمن با خبر بوده و به واسطه مصلحت اندیشی های سیاسی اقدام به پلمب آنها نمیکند.
محمدحسین نجاتی: فاجعه پلاسکو وارد پنجمین روز شد. همزمان با عملیات امدادگران تیمهای رسانهای خاصی، عملیاتهای خود را برای بررسی رسانهای مقصران احتمالی این حادثه آغاز کردهاند.
در مهمترین آنها روز گذشته فیلمی از جلسه محمد باقر قالیباف شهردار تهران و اعضای شورای شهرتهران در دوره کنونی منتشر شد که بررسیها نشان میدهد این فیلم مربوط به بررسی حادثه آتشسوزی کارگاه خیاطی جمهوری است.
حادثه ای که در آن چند خیاط زن جان خود را از دست دادند و بعد از آن سازمان آتش نشانی به دلیل نداشتن تجهیزات مناسب، به طور غیر مستقیم مقصر شناخته شد.
با این حال آنچه که در این فیلم دستمایه مدافعان شهرداری تهران شده است، تاکید قالیباف بر اخطارهایی است که به ساختمانهای ایمن داده است.
این فیلم زوایای مهم و پنهان دیگری نیز دارد، اما پیش از آن متن کامل صحبتهای شهردار تهران در این جلسه خواندی است و به شرح زیر است:
«ما اگر همین الان، اماکنی که شرایط ایمنی را رعایت نمی کنند، براساس آمار شروع کنیم به پلمب کردن، صدا همه می رود بالا، میگن تو این وضع اقتصادی، در این وضع بیکاری، در این شرایط نبودن اشتغال، اصلا این رفتار شهرداری یک رفتار سیاسی است و میخواهد در این بحران اقتصادی چوب لای چرخ دولت بگذارد.
من به عنوان شهردار چکار کنم ؟ در این را ببندم، بدبختشون کردم، نبندم به وظیفه ام عمل نکردم.
همه اینها اخطار دارند. شما همین ساختمان را ببینید (اشاره به ساختمان در آتش سوخته جمهوری) اخطار دادیم، اصلا وقعی نمی نهند، اصلا براشون مهم نیست. پلمب نکنیم، دوباره آنجا آتش بگیره، سه نفر فوت کنند، می گن شهرداری تو خواب بودی چرا این کار را نکردی. یعنی واقعا شما اگر ساختمان پلاسکو را وارد بشید، وحشت میکنید یعنی فردا صبح من باید ببندمش، به هرحال ببندم یا نبندم. بالاخره نبندیم دوباره سه نفر اونجا فوت کنند میگویند شهرداری تو خواب بودی به وظیفه ات عمل نکردی.»
قالیباف در تور منتقدان
در واقع این فیلم چند نکته اصلی را ثابت می کند؛
نکته اول اینکه شهردار تهران و مجموعه شهرداری تهران از تعداد ساختمانهای نا ایمن با خبر بوده و به واسطه مصلحت اندیشی های سیاسی اقدام به پلمب آنها نمیکند.
به طوریکه قالیباف در این فیلم صراحتا تاکید می کند: « اماکنی که شرایط ایمنی را رعایت نمی کنند، براساس آمار شروع کنیم به پلمب کردن، صدا همه می رود بالا، میگن تو این وضع اقتصادی، در این وضع بیکاری، در این شرایط نبودن اشتغال، اصلا این رفتار شهرداری یک رفتار سیاسی است و میخواهد در این بحران اقتصادی چوب لای چرخ دولت بگذارد.»
نکته دوم اینکه، شهرداری توان پلمب این ساختمانهای نا ایمن را داشته و این کار را نکرده است. اهمیت این مساله از آنجایی است که برخی وابستگان سیاسی به شهرداری تهران طی روزهای اخیر عنوان میکردند که شهرداری نمی تواند این ساختمانها را پلمب کند و صرفا میتواند نسبت به نا ایمن بودن آن اقدام کند. درحالی که شهردار تهران در این فیلم دوبار بر توانایی شهرداری برای پملپ ساختمانهای نا ایمن تاکید میکند.
نکته سوم و قابل اهمیت دیگر اینکه شهردار تهران بر وظیفه خود برای مقابله با ساختمانهای ایمن اذعان دارد و تاکید میکند. در حالی که برخی اعضای شورای شهر تهران این وظیفه بر گردن وزارت کار میدانند اما شهردار تهران در این فیلم صراحتا تاکید میکند:« من به عنوان شهردار چکار کنم ؟ در این را ببندم، بدبختشون کردم، نبندم به وظیفه ام عمل نکردم.»
نکته چهارم و تلخ دیگر این فیلم با خبر بودن شهردار تهران از وضعیت نا ایمنی پلاسکو است. او می گوید: «یعنی واقعا شما اگر ساختمان پلاسکو را وارد بشید، وحشت میکنید یعنی فردا صبح من باید ببندمش، به هرحال ببندم یا نبندم. بالاخره نبندیم دوباره سه نفر اونجا فوت کنند میگویند شهرداری تو خواب بودی به وظیفه ات عمل نکردی؟»
این چهار نکته در کنار برخی اظهارات اعضای نزدیک به شهرداری تهران در شورای شهر نیز معنادار تر میشود. در این همین رابطه معصومه آباد میگوید: «شهرداری نمی توانست نسبت به این موضوع بیش از تذکر اقدام کند.اداره کار، قوه قضاییه و صنف مربوطه می توانستند نسبت به پلمب پلاسکو اقدام کنند.»
علاوه بر معصومه آباد، مهدی چمران میگوید: آقای پشمچیزاده معاون شهردار تهران آمار اخطارها را از سال 92، 7 بار اعلام کرده است در صورتی که در پرونده ساختمان پلاسکو از سالیان قبل از آن تا کنون 14 اخطاریه داده شده است که متأسفانه مالکین به این اخطارها توجه نکردهاند.»
برهمین اساس، تیم های رسانه ای خاص با انتشار صحبتهای قالیباف در آن جلسه، حرفهای امروز اعضای شورای شهر را رد کردند. در واقع شهردار تهران در این فیلم هم تاکید میکند که میتواند این ساختمانهای نا ایمن را پلمب کند و هم تاکید میکند بنا بر برخی مصلحتها این پلمبها انجام نشده است.
کارشناسان چه میگویند؟
آنچه طی روزهای اخیر از وقوع این حادثه ذهن افکار عمومی را به خود مشغول کرده است، این است که چرا شهرداری تهران تنها به تذکر اکتفا کرده و اقدامی برای پلمب این ساختمان نکرده. حتی برخی کارشناسان میگویند، شهرداری تهران که قدرت پلمب ساختمانهای متعددی را به دلیل عدم پرداخت عوارض را دارد چرا نسبت به وجود ساختمانهای نا ایمن اینقدر بی توجه است. در جدول زیر برخی از این اظهارات را بخوانید.
نام | سمت یا تخصص | جزییات اظهار نظر |
کامبیزنوروزی | حقوقدان | این اخطارها به این معناست که شهرداری تهران به خطرات مهلک ناشی از عدم رعایت ضوابط ایمنی کاملاً آگاهی داشته است با همه اینها شهرداری به دادن اخطارهای خشک و خالی بسنده کرده و هیچ اقدام عملی مؤثری برای استفاده از اختیارات خود (مثلاً بند 14 ماده 55 قانون شهرداری) برای اجرای ضوابط ایمنی در ساختمان پلاسکو و رفع خطر از آن به عمل نیاورده است، که اگر کرده بود فاجعه به اینجا نمی رسید که شاهد شهادت آتش نشانان شجاع و از بین رفتن ساختمان و سوختن 1500 میلیارد تومان (حدود 500 میلیون دلار)سرمایه این مملکت و به هم ریختن بازار و مشکلات اقتصادی بی شمار برای کسبه این ساختمان باشیم. |
محمد سالاری | رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران | درباره پلاسکو درست است که شهرداری اخطار داده اما این نهاد متولی اصلی است، اگر چه دستگاههای دیگری ازجمله دستگاه قضائی، نیروی انتظامی و اصناف باید همکاریهایی داشته باشند. بحث اصلی این است که چرا نهتنها از فعالیت پلاسکو بلکه از فعالیت صدها ساختمان ناایمن دیگر جلوگیری نمیشود و چرا تاکنون شهردار از این موضوع گلایه نکرده است؟ چرا آن را پیگیری نکرده و از مسئولان نخواسته است؛ اگر واقعا پیگیر موضوع بودهاند؟ نخستین قصور این است که طیف گستردهای از ساختمانها در حال فعالیت هستند و استانداردهای ایمنی در آنها رعایت نشده است، در مورد آنها باید چه کنیم و اینکه آیا شهردار به وظایف خود عمل کرده است یا نه؟ صرف یک اخطار نمیشود گفت که شهردار به وظایف عمل کرده است. باید حتما از مراجع مختلف حکم قضائی میگرفت و ساختمان را تعطیل میکرد. |
علی صابری | عضو حقوقدان شورای شهر تهران | درباره ماده ۵۵ قانون شهرداریها که شهرداری معتقد است براساس آن نمایندگان مدیریت شهری نمیتوانند ساختمانها را پلمب کنند یا دستور قضائی برای آن بگیرند، اولا معتقدم که ماده ۵۵ این پتانسیل را دارد ثانیا اگر این پتانسیل را نداشته باشد، چه کسی باید پیشنهاد اصلاح آن را بدهد؟ چرا باید بگذاریم تا یک حادثه پیش بیاید و بعد به فکر اصلاح قانون باشیم. الان این اتفاق افتاده است اما آیا یک یا دو ماه دیگر کسی به فکر پیگیری این خواهد افتاد که مأموران آتشنشانی بهعنوان ضابط قضائی مطرح شوند؟ |
امیر محمودزاده | رئیس پژوهشگاه مهندسی بحرانهای طبیعی شاخصپژوه و پژوهشگر ایمنی پلاسکو | فقط به صرف اخطار نمیشود به اینکه بهرهبرداری از یک مجتمع قدیمی متوقف شود، اکتفا کرد. موضوع این است که نگاه به این مسائل بعضا نگاه سیاسی و در گروی منافع سیاسی است. اگر واقعا این اخطارها جدی بود چرا ساختمان پلاسکو را بعد از چند بار اخطاری که میگویند دادهاند، تخلیه هرداری میتواند یک ساختمان را بهدلیل رعایتنکردن نظام مهندسی پلمب و تعطیل کند. حداقلش این است که همین 40 درصدی را که میگویند اخطار دادهایم، تعطیل کنند تا شاهد حوادث فاجعهبار بعدی نباشیم. متأسفانه، یکی، دو هفته این بحثها مطرح شده و بعد مجددا تا اتفاق بعدی همه چیز فراموش میشود. نکردهاند. |
ابوالفضل اشرفمنصوری | رئیس کانون عالی ایمنی و بهداشت کار سراسر کشور | قطعا شهرداریها و ارگانهای ذیربط این مجموعه میتوانند طبق دستورالعمل و قوانینی بر طبق ضوابط، عمر ساختمان را بررسی و سپس دستور تخریب را صادر میکنند. ما درحالحاضر، رکورددار استفاده از ساختمانها و تجهیزات مستهلک هستیم. از ناوگان هواپیمایی تا سیستمهای حملونقل کارگاهها و کارخانهایمان که جرثقیلها بوده، مستهلک هستند. تاورکرینهایی در کشور ما از سال 1970، 1971 فعالیت میکنند درحالیکه متوسط عمر مفیدشان پنج تا 10 سال است و در ایران، چهار تا پنج برابر عمر مفیدشان کار کردهاند. در کشورهای دیگر، بعد از پنج تا 10 سال عمر مفید این تاورکرینها، آنها را به ذوبآهن میدهند تا ذوبش کند و استفاده دیگری از آن شود. |
Sadrizadeh Papers / ......
ما را در سایت Sadrizadeh Papers / ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 6sadrizadeh9 بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1395 ساعت: 3:28